یک اتفاق بد
دیروز صبح که روی تخت خوابیده بودی یک دفعه افتادی پایین ،بغل شوفاژ و صورتت یکم سوخت خیلی اعصابم خورد شد ..خودتم خیلی حساسی یه ماسک زدی رو صورتت که کسی نبینه صورتت زخم شده ..قربونت بشم عزیز دلم ما همچنان اسفراین هستیم و ان شالله فردا صبح حرکت میکنیم به سمت خونه با فردا هفت روزه که اومدیم اینجاو من خیلی نگران مدرسه ات هستم ...ولی خودت شدیدا خوشحالی خیلی خیلی ...اصلا این همه علاقه از کجا اومده نمیدونم والا ...
نویسنده :
samira
0:42