یه پست پر از عکس
سلام برهمه زندگی و وجود مامانش
امتحاناتم بالاخره دیروز تموم شد و اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که بیام و وبلاگت روآپ کنم . توی این مدت شما که مرتب پارکت رو میری و دو بارم رفتی شهربازی یه باربا خودمون رفتی ، یک بارم با مانی ،که رفته بودی که کاردستی درست کنی و بعد آخر شب به زور ،اونم به بهانه بازی والبیال برگشتی خونه.
گفتم والیبال ........اول اینکه خیلی دوست داری و بعد هم اینکه طرفدار تیمهای مقابل ایرانی (اینم به همون علت روحیه وطن پرستی که قبلا بهت گفتم) البته جدیدا یه دل نه صد دل عاشق موسوی شدی و وقتی والیبال شروع میشه آبرنگت رو میاری و پرچم ایران میکشی روی صورت خودت و ما. امشبم که بازی ایران و آمریکا بود . ایران برد و شما هم خیلی ذوق میکردی و خوشحال شدی
این عکسای خوشگلم توضیح دادم توی ادامه مطلب ، مربوط میشه به ارائه مقاله بابا توی دانشگاه سردشت که اونجا کلی شیطونی کردی و کلی خاطر خواه پیدا کردی
فردا هم میخوام ببرمت سنجش برای کلاس اولت ، و هم بگردم اسمت رو بنوسیم چند تا کلاس ،آخه روزا خیلی بیکاری و حوصلت سر میره و کلاس ژیمناستیکتم به خاطر اینکه مربتون گفت که خیلی شیطونی میکنی و گوش به حرفش نمیدی کلا کنسل شده.....
و عکسای زیادی داریم که میزارم ادامه مطلب
این عکسا مربوط میشه به همایشی که بابا دعوت داشت و منو شما هم باهاش رفتیم دانشگاه و از قضا مقاله بابا به عنوان مقاله برتر انتخاب شدو این عکسارو یه آقای محترم وقتی داشتی توی حیاط دانشگاه بازی میکردید ازت انداخت . دستش درد نکنه من که عاشق اینام.چندتا عکسم اونجا خودم ازت گرفتم میزارمشون این پایین
و این هم باران شیطون ما پیش پوستر مقاله بابا .
این عکسا رو هم خونه عمه زهرا با کبریا و کیانوش جون گرفتی