باران منباران من، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

باران عشق زندگی

من مامان باران اینجا خاطرات شیرین کودکشو ثبت می‌کنم به امید روزی که از دیدنشون لذت ببره

این روزها

1393/3/7 13:08
نویسنده : samira
663 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام دختر خوب خودم. از حال و هوای این روزات بگم که هوا خوب شده وتقریبا هر روز میری پارک و حسابی بازی میکنیسکوت  طوری که انقدر خسته میشی که شبا زود میخوابیخواب آلود.

چند روزه نمیدونم علتش چی هست که خیلی ترسو شدی و میگی ما مان الان همه چیز واقعی میشه فکر میکنم تو ی تلویزیون دیدی در هر صورت انقدر میترسی که هر جا من میرم پشت سر من میای وقتی هم می خوای بخوابی دست من میگیریکچل .امیدوارم اثر هر چیز که بوده زودتر تموم شه چون خیلی داری اذیت میشی فدات بشم.

دیگه بهت بگم که هنوز با غذا خوردنت مشکل دارم چون خودت غذات رو نمیخوری البته اینو اعتراف میکنم که تقصیر خودمه اگر از اول داده بودم خودت غذات روخورده بودی این مشکل رو نداشتمغمگین.

راستی گفتم بهت که توی این مدت خیلی از دخترای فامیل ازدواج کردن که روی شما هم بی تاثیر نبود یه روز که از دست من ناراحت بودی بهم گفتی ما مان خدا کنه من زودتر شوهر کنم از دستت راحد(راحت)شمفرشته.بعدش یه روز به من میگی مامان پس کی شوهر میکنی  قربونت بشم الهی که اینقدر شیرین زبونیقه قهه .

متاسفانه علایم سرماخوردگی پیدا کردی خدا کنه فردا خوب بشی یکی از بدترین موقع های زندگیم وقتی که مریضی نمیدونی که چقدر بد میگذره . از خدا میخوام که همیشه سالم باشی عزیزم خوابای خوب خوب ببینی بای. دوستت دارم خیلی زییییییییییییییادمحبت

پسندها (16)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان شینا
7 خرداد 93 11:46
عسیسم شیرین زبون
samira
پاسخ
مامان ریحانه
7 خرداد 93 14:38
الهی هیچ وقت مریض نشی باران خانوم منم این مشکل بزرگ غذا نخوردن ریحانه رو دارم و به زور شربت اشتها غذا میخوره و درکت میکنم مامانی
samira
پاسخ
مامان ریحانه جون امیدوارم که هیچ بچه ای هیچ وقت مریضنشه حالا این غذا نخوردنشون رو یه کاری میکنیم
فاطمه مامان باران
7 خرداد 93 23:02
نبینم ناراحتیتو باران جون از چی ترسیدی خاله مامان باران جون باران منم یه مدت اینجوری شده بود تاثیر خوابهایی که میبینن انشاالله زودتر رفع شه مواظب باران شیرین زبون ما باش سرما نخوره اخه این روزا هوا حالی به حالیه میبوسمت باران جون
samira
پاسخ
بله دقیقا همین طوره وقتی که از خواب بیدار میشه بیشتر میترسه ممنونم از محبتت عزیزم
مامان
8 خرداد 93 10:10
عزیزم انشاالله که یه حساسیت معمولی باشه و باران جان زود زود خوب بشه
samira
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان ملیکا
9 خرداد 93 2:44
سلام دوست عزیز انشاالله بارا جونم سرما نمیخوره این مشکل رو ما هم داریم و خیلی ناراحتم
مامان النا
12 خرداد 93 12:17
سلام عزیزم.النا هم یه مدت میترسید که من رفتم پیش مشاور و حلش کردم.ایشالا باران جونم زودتر از سرش بیفته این ترس لعنتی. مواظب گل دختری هم باش که خدایی نکرده مریض نشه. واقعآ باهات موافقم بدترین چیز مریض شدن بچه هاست.یعنی حاضرم خودم صد بار مریض شم ولی النا چیزیش نشه.
samira
پاسخ
خدا و شکر منم اگر ببینم ترس باران کمتر نمیشه میرم مشاور در ضمن از راهنماهیتون ممنونم امیدوارم که النا جون همیشه سالم و سلامت باشه
مامان تینا
12 خرداد 93 18:22
وااااای مشکل منم بدغذایی تیناست من هم اشتباه شما رو کردم ونذاشتم خودش غذا بخوره ایشالا بزرگتر که بشن اشتهاشون بهتر میشه عزیزم ممنون از پیام تبریکتون
samira
پاسخ
خواهش میکنم امیدوارم با اومدن نی نی جدید تینا جون خودش غداش رو بخوره
مامان نگار
13 خرداد 93 10:07
نگار هم وقتی یه قسمت از این سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد رو دید تا مدتها می ترسید و می گفت اگه از پیش ما برم مثل او بچه دزده میاد منو میکشه .ولی بعدا کم کم بهش فهموندم که خدا همیشه اون بالا حواسش به بچه ها هست و منو باباش هم سعی می کنیم همیشه مواظبش باشیم . تو هم با باران دقیقا مشکل منو داری .غذا خوردن نگار شده یه معضل تو خونه ما .بعضی وقتا اونقدر خسته و عصبانی می شم که نگو.[پاسخ جالبه من فکر میکردم این فقط مشکل منه و بچه های هم سن وسال باران خودشون غذاشون رو میخورندولی مثل اینکه این طوری نیست همه یه جوری از غذا خوردن بچه هاشون شاکی اند
لی لی مامی آرشیدا
14 خرداد 93 11:40
سلام مامان سمیراامیدوارم باران نازم مریض نشده باشهاین عروسی بازیای فامیل خیلی تاثیرگذارهازبس که بچه های این زمونه وروجک وباهوش هستندودرآخرامون ازدست غذاخوردنهاشونشادوسلامت باشید
samira
پاسخ
مرسی عزیزم امیدوارم آرشیدا جونم همیشه سالم باشه
پدر و مادر آروین کوچولو
15 خرداد 93 1:22
سلام عزیزم الهی من قربون اون زبون شیرینت بشم که می خوای شوهر کنی عروسک خوشگل من ایشاله همیییییشه سلامت باشید
samira
پاسخ
خدا نکنه خاله جون ممنونم از ابن همه محبتتون
مامان مهلا
16 خرداد 93 19:24
جووووووووونم چرا درکش نمیکنین ؟بچه مستقل شده شوهر میخوادچقده شیرین زبونیا دختر فسقلی
samira
پاسخ
آره واقعا مهلا جون اگر بدونی که با چه جدیتی هم میگفت که......
فریبا
18 خرداد 93 13:29
واااا این دختر چقدر بامزه حرف میزنه دلش شوهر میخواد خدا از چشم بد حفظش کنه ایشالله هیچ وقت مریض نشی عزیز خاله
samira
پاسخ
بله فریبا جون دیگه به قول خودش میخواد از دست ما راحت شهخدا نگه داره مرساناگل رو