خدا حافظ مدرسه
سلام بر همه زندگیم
بالاخره مدرسه تموم شد انگار همین دیروز بود که اومدم خاطرات اولین روز مدرسه رو نوشتم واقعا که چقدر زود میگذره بیشتر از اون چیزی که فکر کنی .دو روز پیش جشن تون بود و همون طوری که قبلا بهت گفتم شعر خوشامد گویی رو شما برای مهمون ها خوندی و اون لحظه من چنان استرسی گرفته بود عجیب ولی شما خیلی ریلکس بودی و کارت رو انجام دادی (خدا رو شکر )و بعد هم بقیه بچه ها برنامه هاشون رو انجام دادن وبعد هم خداحافظ مدرسه.........................
و من همچنان دنبال مدرسه برای شما . کلاس ورزش رو به طور نامرتب میری و تصمیم گرفتم که اسمت رو دوباره بنویسم کلاس زبان که امیدوارم که این دفعه دیگه علاقه نشون بدی . البته دلیل کارم بیشتر این بود که خودت خیلی گفتی . منم دیگه کلاسام تموم شده و امتحانام شروع میشه .
عکس بالا هم مربوط میشه به همین الان که توی حیاطی و داری توت میچینی .آقاجان برات یه تاب بسه زیر همین درخت و این روزا بیشتر روز رو اونجا داری بازی میکنی . البته الان حاضر شدی بری کلاس ورزش ،چند تا عکس دیگه هم ازت گرفتم توی حیاط میزارمشون ادامه مطلب
این عکس فارغ التحصیلی و اولین چیزی که گفتی ،وقتی دیدیش: ماماااااااااااااان چقدر شکل خودم نیست
بقیه عکسا رو میزارم ادامه مطلب
عروسی پسر خاله بابا
باران من همین الان یهویی